«همباشى» يا «ازدواج سفيد» چگونه پا در رسانههاى ايران نهاد؟ اين بار نيز پاى رسانههاى ضددين و ضدانقلاب در ميان است.
به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از تسنيم، تابوشکنى و حرمتزدايى از اذهان جامعه مسلمان نسبت به اين سبک زندگى مشترک، هدف اصلى چنين رسانههايى است. چند صباحى است شکلى از زندگى مشترک غربي در برخى شهرهاى بزرگ بهويژه تهران مطرح شده است که نام آن را بهدليل ثبت نشدن اسامى دو نفر در شناسنامههايشان، «ازدواج سفيد» يا «همباشى» گذاشتهاند. در بسيارى از اين موارد، حتى خطبهى عقدى بين زن و مرد جارى نمىشود.
بسيارى از کارشناسان کاهش نرخ ازدواج، رواج همباشى و پديدهى نوظهور تجرد قطعى را ناشى از عواملى چون تغيير و تحول در الگوهاى رفتارى و سبک زندگى، اعتقاد به داشتن زندگى آزاد و بدون تعهد دايمى، ادامهى تحصيل و ارتقاى موقعيت زنان، تغيير شرايط اجتماعى و مشکلات اقتصادى مىدانند.
البته برخى کارشناسان معتقدند دربارهى رواج همباشى يا ازدواج سفيد نبايد اغراق کرد و بايد در ابتدا با يک کار ميدانى مشخص شود که اين نوع زندگى چه تعداد خانوادهها را در بر مىگيرد. صرف اينکه حرف و حکايت در مورد آن زياد است نمىتوان به اين نتيجه رسيد که با سونامى ازدواجهاى غيررسمى روبهرو هستيم و صرف مطرح شدن اين موضوع در رسانهها و شبکههاى خبرى و اجتماعى دلالتى بر رواج عينى اين موضوع در سطح جامعه ندارد.
البته اين دسته از کارشناسان، دورى از خانواده و نبود تفاهم و برقرارى ارتباط مناسب ميان فرزندان و والدين را يکى از عوامل مهم روى آوردن برخى از جوانان به همباشى مطرح مىکنند. اين کارشناسان معتقدند نبود رابطهى تفاهمى و عاطفى ميان والدين و فرزندان، نبود توانمندى و حوصله و وقت والدين براى تعامل با فرزندان ازجمله دلايل انتخاب اين شيوه از زندگى از طرف فرزندان يا به عبارتى انتقام بچهها از پدر و مادر است. البته در کنار تمام اين مؤلفههاى روانشناختى بايد گفت قطعاً اين سبک زندگى مشترک اساساً با فرهنگ دينى و بومى ما سازگارى ندارد و افراد معدودى که تقيدات مشخصى ندارند و دچار بحرانهاى روحى و يا کمبودهاى اعتقادى مىباشند، به اين موضوعات روى خوش نشان مىدهند.
ازدواج در نزد هر قوم و ملتى، مطابق و متناسب با باورها و فرهنگ و سنن آنها، آداب و ترتيب خاصى دارد که با تحقق و اجراى آن، زن و مرد در ابعاد مختلف ازجمله در زمينهى غريزه و رفتار جنسى، در قبال جامعه و يکديگر متعهد به حقوق و مسئوليتها و محدوديتهايى شده و براساس آن زن و شوهر مىشوند. برخى حقوقدانان اين نوع زندگى را ازجمله مواردى مىدانند که از نظر حقوقى نه تنها بار کيفرى و مجازات به همراه دارد بلکه در عرف جامعه هم نوعى سوءاستفاده از زنان و دختران تعريف مىشود.
بهطورکلى، از نظر حقوقى و فقهى دربارهى ازدواجهاى غيررسمى و ماهيت عقد نکاح نظرات متعددى وجود دارد. اغلب حقوقدانان و فقها عقد نکاح را منوط به طىشدن يک تشريفات خاص و روال معينى همچون ضرورت حضور دو نفر شاهد در فرايند عقد و ثبت شدن رسمى آن مىدانند، برخى ديگر از حقوقدانان و فقها اما به اين تشريفات اعتقاد ندارند و صرف توافق دو طرف و البته جارىشدن صيغه عقد براى ازدواج را کافى مىدانند. البته به لحاظ کيفرى روابط نامشروع کسانى که عقد زوجيت بين آنها برقرار نيست، براساس قانون مجازات اسلامى، مجازات از يک تا ۹۹ ضربه شلاق دارد.
همباشى يا ازدواج سفيد نيز در همين راستا يک رفتار نامشروع تلقى مىگردد که با زير پا گذاشتن چارچوبهاى شريعت مبين اسلام، مسئوليتپذيرى مشترک را به مسلخ مىبرد و در اين بين خسران زنان نسبت به مردان افزون خواهد بود چراکه در سبک غربى از زندگى مشترک هيچ ضمانت شرعى و عرفى و حتى عاطفى براى ادامه زندگى وجود ندارد. اين بحران زمانى به اوج خود مىرسد که اين رابطه نامشروع به فرزندى نامشروع ختم شود که در اين صورت در کنار تبعات اجتماعى چنين مسئلهاى، ظلمى بزرگ در حق فرزند تحقق پيدا مىکند.
در هر صورت در مقايسه دو طرف درگير در رابطه همباشى، زنان قربانيان اصلى چنين روابطى هستند. بسيارى از مردان به اين بهانه که خانهاى دارند، از دخترانى که براى ادامهى تحصيل يا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمدهاند و شرايط ازدواج هم برايشان فراهم نيست و از لحاظ روحى و جسمى زير فشار شديد قرار دارند، پيشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنايى بيشتر تا رسيدن به ازدواج مىدهند که البته اين موضوع به پايانى تلخ بدل مىگردد. چنين وضعيتى بيشترين آسيب را به دختر وارد مىکند، چراکه مورد سوءاستفاده قرار مىگيرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از هميشه به جامعه باز گردد.
پديده همباشى سالهاست که در کشورهاى غربى نيز رواج پيدا کرده است. البته بسيارى از کارشناسان نيز در آن کشورها نسبت به آسيبهاى اين نوع زندگى هشدار دادهاند. پايگاه اطلاعرسانى لافاميليا، يکى از مراکز بررسى مسائل خانواده طى گزارشى اعلام کرده است: همباشى يا همخانگى قبل از ازدواج دائم که در سالهاى اخير به يکى از انتخابهاى مورد علاقهى جوانان بدل شده و اشتياق افراد را براى رسيدن به اين نتيجه که آيا براى زندگى دائم مناسب يکديگر هستند يا خير، برانگيخته است، از ديدگاه اغلب محققان روانشناسى مورد تاييد نيست، آنها معتقدند در بيشتر موارد، اين دورهى آزمون، نتيجه مثبتى در بر نداشته و در موارد بسيار اندکى در نهايت به ازدواج دائم منجر شده است.
اين موضوع و گزارشات بسيارى از اين دست، حاکى از جهان شمول بودن قواعد شرعى و منطبق بودن آن بر مدار سنن الهى دارد. در هر جامعهاى که خانواده مورد هجوم قرار گيرد و بنيانهاى عاطفى آن جامعه کمرنگ شده و چارچوبهاى مشخص به فراموشى سپرده شود، ما شاهد بروز بحران و قربانىشدن نسل بشر خواهيم بود.
اما لغت «همباشى» يا «ازدواج سفيد» چگونه پا در رسانههاى ايران نهاد؟ اينبار نيز پاى رسانههاى ضددين و ضدانقلاب در ميان است. تابوشکنى و حرمتزدايى از اذهان جامعه مسلمان نسبت به اين سبک زندگى مشترک هدف اصلى چنين رسانههايى است که مأموريت اصلى آنها تخريب زيرساختهاى فرهنگى و اجتماعى ايران اسلامى مىباشد. ترويج روابط بىقيد بين زن و مرد و همچنين تابوشکنى نسبت به خيانتهاى زناشويى که در سريالها و توليدات رسانهاى آنها مشهود است ازجمله سياستهاى اين رسانهها است.
با توجه به حجم حملات نسبت به چارچوبهاى اعتقادى جامعه و سعى در ترويج رفتارهاى ضددينى، ضرورت آسيبشناسى وقوع چنين مسائلى در سطح جامعه صدچندان مىگردد. تحليل درست از بافت فرهنگى جامعه در کنار اتخاذ سياستهاى مدبرانه و توليد محصولات رسانهاى قابل رقابت با محصولات رسانههاى ضددينى مىتواند خنثىکننده سياستهاى شوم آنان گردد.
انتهاي پيام/ 590 پ